آزادي اين نيست که هر کس هر چه دلش خواست
بکند، بلکه آزادي حقيقي قدرتي است که شخص را
مجبور به انجام وظايف خود مي کند.
‹‹ ماکدونال ››
۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه
آزادی حقیقی
۱۳۸۹ دی ۷, سهشنبه
دین ها نتوانستند…
دین ها نتوانستند اختلاف میان انسانها را ازمیان بردارند ،
دین ها نتوانستند بین مردم جهان دوستی وبرابری ایجاد کنند،
دین ها نتوانستند جلوی جنگ ها وکشتارها را بگیرند ،
دین ها حتی نتوانستند بین پیروان هردینی مسالمت ویگانگی بوجود بیاورند ،
دین ها از ناآگاهی نسل های گذشته بهره گرفتند وپابرجا ماندند،
ولی درجهان فردا که انسان لبریز آگاهی خواهد شد جایی برای دروغ ودغل ودین باقی نخواهد ماند .
۱۳۸۹ دی ۲, پنجشنبه
اسارت محصول جهالت !
مادامی که جهالت همراه با عقاید پوچ موروثی مذهبی
درجوامع بشری حاکم است
هیچ راهی برای نجات بشریت از
چنگال خونین ومخوف مذهب نیست
چون تنها فراورده جهالت اسارت است .
۱۳۸۹ دی ۱, چهارشنبه
خدا را فراموش کرده اند…
چرا؟
دراسلام فرد بی حرمت ،زن برده ،کودک دررده احشام ،
عقیده آزاد ،موسیقی ،وس.ک.س گناه کبیره است .
م.حکمت
۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه
تیتر یک !
تیتر یک
بوی نان تازه میداد
که قرار بود در سبد خانوار هر ایرانی قرار گیرد
و تیتر یک
از بیمهی رایگان
و تحصیل رایگان
حرف میزد
و تیتر یک
احقاق حقوق کارگران بود
و تیتر یک
بانگ بلند آزادی بود
و روزنامه را انداخته بود زیرش
تا از سرما نمیرد،
روزنامهخوابی که همیشه گرسنه بود
و مریض بود
و درس نخوانده بود
و یک بار
تنها یکبار که به بانگ بلند فریاد زده بود؛
- آزادی،
برای همیشه از کار اخراجش کرده بودند
...
تیتر یکی برای شهدایی که در "خشونت حداقلی" عاشورای 88
جان خود را فدای امان بزرگمان آزادی نمودند …
یادشان جاودان
۱۳۸۹ آذر ۲۱, یکشنبه
۱۳۸۹ آذر ۱۸, پنجشنبه
زندگي ماچیست؟
۱۳۸۹ آذر ۸, دوشنبه
نگاه انیشتین به زندگی …
۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه
حجاب
تقیه وتوریه
۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه
ضرورت های آزادی
۱۳۸۹ آذر ۴, پنجشنبه
سانسور وف.ی.ل.ت.ر.ی.ن.گ
زندگی ومرگ
انسان کاملاًبرحسب تصادف به دنیا می آید
اما مرگش حتمی است
وهمین مقدر بودن مرگ است که به زندگی معنا می دهد .
ادیان آسمانی ! ودشمنی تمام نشدنی ...
آنقدر که مسیحیت از اسلام ویهود خودرا کنار میکشد واز این دو دین خدایی در بیم وهراس است از قبایل مائو مائوی آدمخوار دلهره ندارد .
از این کار وقت گیر ،پرهزینه ،چه سودی بجز دردسر،ایجاد اختلاف بین ادیان عاید انسان ها می شود .
درجات ترقی یک ملت
درجات ترقی یک ملت درحیات اجتماعی،
مربوط به میزان احترام به زنان می باشد .
“جورج وار”
ما کجا ی این صف ایستاده ایم شما بگویید ؟
۱۳۸۹ آذر ۳, چهارشنبه
ادیان ...
آزاد اندیشی...
دین وخرافات
علت پیشرفت مسیحیان !
ایمان وشعور...
می اندیشم پس هستم...
و فکر مي کنم چون شک مي کنم.
۱۳۸۹ آذر ۲, سهشنبه
۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه
قصاب خانه بشریت
زمان شاه سلیمان میکشتند که سنی است
زمان ناصرالدین شاه میکشتند که بابی است
زمان محمد علی شاه میکشتند که مشروطه طلب است
زمان رضا خان میکشتند که مخالف سلطنت مشروطه است
زمان پسرش میکشتند که خرابکار است
امروز توی دهناش میزنند که منافق است و
فردا وارونه بر خرش مینشانند و شمعآجیناش میکنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
تو آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است
حالا تو اسرائیل میکشند که طرفدار فلسطینیها است
عربها میکشند که جاسوس صهیونیستها است
صهیونیستها میکشند که فاشیست است
فاشیستها میکشند که کمونیست است
کمونیستها میکشند که آنارشیست است
روس ها میکشند که پدر سوخته از چین حمایت میکند
چینیها میکشند که حرامزاده سنگ روسیه را به سینه میزند
و میکشند و میکشند و میکشند
و چه قصاب خانهیی است این دنیای بشریت
۱۳۸۹ آبان ۳۰, یکشنبه
اکثریت نادان واقلیت خائن
اوریانا فلاچی از وینستون چرچیل می پرسد :
آقای نخست وزیرشما چرا برای ایجاد یک دولت دست نشانده به آنسوی آقیانوس هند می روید
ولی دربیخ گوشتان در ایرلند نمی توانید این کارراانجام دهید ؟
چرچیل پاسخ می دهد :
برای انجام این کاربه دو ابزار مهم نیاز داریم که هیچ یک از این دو ابزار را درایرلند نداریم .
فلاچی میپرسد :آن دو ابزار چیست :
چرچیل پاسخ می دهد :
اکثریت نادان واقلیت خائن
۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه
ساده ترین وسخت ترین کارها !
۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه
تفاوت ما ودیگران !
افسوس ای فسرده چراغ…
تنهایی…
خدایا خالقا این گنبد دوار یعنی چه ؟
سکولاریسم
کراوات اسلامی، جدیدترین دستاورد دانشمندان ایران اسلامی !
۱۳۸۹ آبان ۲۷, پنجشنبه
بدون تیتر!
ولی کوچکترین وقفهای در خدمت رسانی ایجاد نشده است./ فارس
سید احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران:
دائما در سه سال اخیر می شنوم كه اقتصاد كشور چنن و چنان می شود،
اما به حمد الله در هچ عرصه ای كشور بحران زده نشده است./ ایرنا
و اخبار کذب منتشر کردند./ آفتاب
كامران دانشجو، وزیر علوم تحقیقات و فناوری:
مطرح کردن فرار مغزها توهین به دانشگاهیان است؛
پیشرفت علمی كشور 11 برابر دنیاست./ آفتاب
از آنها قطع امید کرده و متوجه شدند هدف آنها زیرسلطه بردن مجدد مردم ایراناست
اندیشه مکن !
که شانه هایت سنگین شود
اندیشه مکن
که از کشیدن بار دیگران ناتوانی
در شگفت می مانی
از نیروی خویش
در شگفت می مانی
که به رغم ضعف خویش
چه مایه توانایی!
دنیا جای خطرناکی است !
سیدها که هستند وازکجایند ؟
خود عربان هم یکدیگر را با سرنام سید بانگ میزدند .شگفت انگیز این بود که عربان ایرانیان را سید ننامیدند وخود ایرانیان هم همدیگر را سید نگفتند زیرا عربان خود را بالاترا از ایرانیان می دانستند وچنین کاری را روا نمی داشتند .
این فرزندان چون پدرعرب داشتند می توانستند سرنام “سید”بکارببرند .فرزندان این فرزندان نیز میتوانستند همین کاررا بکنند از این رو گروهی ایرانی پیداشدند
که پدر یا نیای عرب داشتند وسید نامیده شدند.
ولی سیدها که از بازماندگان عرب زادگان بودند ماندگارشدند.
...
۱۳۸۹ آبان ۲۶, چهارشنبه
بدون تیتر !
۱۳۸۹ آبان ۲۵, سهشنبه
۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه
۱۳۸۹ آبان ۲۳, یکشنبه
ایستگاه
۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه
ترویج فحشا با مجوز رسمی وزارت ارشاد !
هراس از پیشرفت علم !
۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه
مذهب انسانیت
باور من بر اين است که بايستی به آنچه در اطراف ماميگذرد توجه ديگری بکنيم – سئوال کنيم تا بطريقی بعضی نا شکفته ها شکافته شوند. برای من مهم نيست که خدا وجود دارد يا نه. من وجود دارم، ولی مهم است که تا زنده هستم شاد زيست کنم. بنا بر اين، بهتر است توجهم را به يافتن راهی برای شاد زيستن متوجه سازم نه يافتن رازکهکشان ها و جهان لايتناهی.
ما بنيان و اساس معبد بزرگی از آينده را بر پا ميداريم – نه معبد خدايان متعدد را؛ و البته بنيان آن همه مردمان - که باآداب و تشريفات معقولی مذهب انسانيت را جشن خواهند گرفت. ما هر کار کوچکی از دستمان بر ميآيد ميکنيم تا باشتاب هرچه تمامتر آنروز هائی را در جامعه ببينيم که ميليونر و گدا توليد نميشود – ولع تنبلی و سستی و همچنين گرسنگی صنعتی توسعه نمييابد.
انسانيت بزرگترين مذهب است، و هيچ خدائی نميتواند انسان ها را در يک دنيای ديگر به جهنم رهنمون گردد، در حاليکه در اين دنيا يک بهشت کوچک درست کرده اند.
خدا نميتواند انسان را بدبخت و بينوا کند در حاليکه آن شخص کس ديگری را شاد کرده است.
من ترجيح ميدهم کَس ديگری را مسئول اينکار نکنم.ترجيح ميدهم بگويم: اگر برهنگان بايستی لباس بتن کنند انسان بايستی به آنها لباس بدهد؛ اگر گرسنگان بايستی سير شوند مردم بايستی به آنها غذا بدهند. من
ترجيح ميدهم به آمال و آرزو های انسان بيشتراعتماد و تکيه کنم، به ذکاوت و هوشياری انسان، به قلب و مغز مردمان تا به چيز ديگر. شواهدی در دست نيست که نشان دهد خدا در امور انسان هادخالت نموده است. دست های زمينيان بی ثمر به سوی بهشت دراز شده. از ابر ها کمکی نخواهدرسيد. کشتی شکستگان بيهوده رو به خدا زاری وگريه ميکنند، زندانيان بيهوده و عبث آزادی و روشنهائی را از خد ا طلب ميکنند – دنيا به چرخش خود ادامه ميدهد، و بهشت گوش هايش کر است، لال و خاموش، بی زبان است و نا بينا. سرما يخ توليد ميکند، آتش ميسوزاند، تهمت و افترا زننده شکسته وخرد ميشود و دعا ها در لبهای کيش و اعتقاد خشک ميشوند.
مذهب مثل درخت خرما ميماند – در بالا رشد ميکند تا قد بکشد. برگ های خزان زده و مرده همه مثل عقايد کليسا ئی هستند، در حاليکه همه تازه داده ها بدعت گذار ميباشند.
اولين قدم در جهت تحول و دوباره زايش ملی قبول همه گير و جهانیِ نظريه ای است که بيان ميداردهرگز راه فراری برای نتيجه حاصل از اعمال خودمان نيست. من نميتوانم باور کنم که اين خدشه روانی وفکری فرار از مسئوليت در مرور زمان مستهلک شده و
اگر انسانی در دنيا پيدا شود که مايل نباشد همه حقوقی را که برای خود مدعی است به بنی آدم ديگری ارزانی دارد، او به وحشی بيشتر شباهت دارد تا به يک انسان.
انسانی که مايل نيست بخشش نمايد و نميخواهد تاديگران همانند او از آن حقوقی بهرمند شوند که اوبرای خود قائل است يک دروغ گو؛ متقلب، خودخواه و حيوان صفت است.
اگر حقوق يک انسان تحقير شده و در خفت نگاهداشته شده باشد حقوق همه در خطر قرارميگيرد. ما هرگز نميتوانيم آزادی ديگران را مختل سازيم بدون اينکه حقوق خودمان نيز صدمه ببيند. بابه هيجان آوردن و بکار گيری تبعيض بدست خودتحقير و خفت و دادگستری قانون را دامن زده ايم وتخم وحشيگری و جنايت را پاشيده ايم.
اجازه بدهيد همديگر را با نتيجه اعما لمان بسنجيم نه باتئوری های آنان. نه با آنچه در گذشته اعتقاد داشتيم
زيرا اين مسئله بيشتر به آنجائی که دنيا آمده اند ارتباط پيدا ميکند.
من معتقدم بايد ديگران را ياری دهم تا بخودشان کمک کنند. معتقدم شرکت های بزرگ، مردان موفق و مردمان دگر انديش ممتاز ميبايست تمام هٌم خود را بکار گيرند تا ازچاپيدن ديگران پرهيز کنند. مردمان ممتاز بايستی انسان های زير دست را در پناه بگيرند. قدرتمندان بايد سپرضعيفان باشند. امروز بطور اخص اين وضعيت درست
برعکس است. شکست در بين بعضی ها به موفقيت ديگران منجر ميشود.
در خود بيداری را بوجود آوريد تا با افکار و کردار خويش به آرمان وکمال مطلوبی در ادراک خود برسيد، بخود آن پرپروازی را بدهيد که يک زنبور عسل با تخصص شيمی دانی خويش شهد لازم از سبزه و گياهان مشابه را جستجوميکند، با چشمان تعليم ديده و بصيرت لازم برای پيدا کردن تار های ماهرانه ای که گذشته و امروز را بهم پيوندميدهد، دانشتان را تا بدانجا بالا ببريد تا بار سنگين را از ضعيفان بر کنار کنيد، مغز هايتان را پرورش دهيد تا ازحق و داد دفاع کنيد، اين است نيايش و پرستش واقعی.
من به نجابت طبعيت انسانی باور دارم. من به عشق وکاشانه، به مهربانی و انسانيت باورد دارم. من به همياری و دوستی نيکو وبه خوشروئی، به شادی همسر و فرزندان باور دارم. من به طبيعت زيبا باور دارم، به دادن تمام حق ها به ديگران همانگونه که برای خود روا ميداريد و تجربه ميکنيد باور دارم. من به آزادی انديشه ايمان دارم، به دليل، مشاهده و ملاحظه و تجربه باور دارم. من به دلگرمی های شخصی و اعتماد و ابراز پندار نيک باوردارم. اميد واثق من شامل همه بشريت ميشود. اميدوارم،هر نوع نيکی بر کسی شامل ميشود بايستی شامل همه شود. بالاتر از همه من به آزادی ايمان دارم.
مذهب انسان ها را متمدن نکرده است- انسان ها مذاهب رابصورت متمدن در آورده اند.
مذهب به نيايش خدايان خلاصه نميشود، اما رهنمودی برای بهتر زندگی کردن ميباشد، برای شادی انسان هااست. هرگز هيج انسانی نتوانسته دريابد خدا وجود دارد يا خير. هر آنچه در گذشته در مورد "خدای ما" خدايان ديگرمردمان نوشته و گفته شده بنيان و اعتبار اساسی ندارد.
کلمات بدون انديشه همانند ابر بدون باران است. اجازه بدهيد خدا شناسی را خارج از مذهب نگاه کنيم.
مفهوم حقيقی مذهب يعنی دادگستری. مذهب واقعی يعنی دادن حق به ديگران در مورد هر آنچه که بخود رواميداريم. مذهب واقعی يعنی ابراز وظيفه يک انسان نسبت به انسانی ديگر، سير کردن گرسنه، پوشاندن برهنگان، دفاع از بيگناهان، و گفتن آنچه را که اعتقادداريد حقيقت است.
مذهبی که افکار والا را احترام نمی نهد،
من به خانه و کاشانه باور دارم... من به آن خانه ايماندارم، به فاميل و واحد خوب دولت....که ارزش زيست کردن در اين دنيا را دارد. افتخار، مکان، آوازه وشهرت، جلال و شکوه، تمول، همه در اين دنيائی که شمادوستش داريد؛ خاکستر، دود و خاک هستند مگرکسی شما را دوست داشته باشد؛ مگر جائی باشد که شما بتوانيد در آنجا بازوی فرزنداندان را دور گردن خود حس کنيد، جائيکه بطور مطلق بدليل عشق ديگران مقدس و روحانی شده.
من ميگويم، مذهب، در اين دنيا، در همين جا،
طالع بينی با ستاره شناسی اشتباه شده است. کيما گری و هنرسياه بندی جای شيمی را گرفته. مقدر شده است تاعلوم جای مذهب را بگيرد . در برآورد من، مذهب آينده "دليل" خواهد بود.
من دنيا را قربانی فردی که از او چيزی نميدانم نخواهم کرد! من در اين دنيا با ترس و واهمه زندگی نخواهم کرد،
وقتی آگاه نيستم از چه چيز آن بايستی ترس داشته باشم.
من به آزادی تمام يک انسان دراين دنيا زندگی خواهم کرد.
من محصول افکارم را درو خواهم کرد، هر قدر هم که ضعيف و کوچک باشد. ..
اصرار ميورزم، شادی آخرين کلام است –
صورت انسان ديگر ی پاک کند خوب است.تنها قادر مطبق طبيعت است – حقيقتی که ما ميدانيم.
من به مذهب دادگستری و نيکی ايمان دارم. من به انسانيت ايمان دارم. من به اين ايمان دارم که مفيد بودن بالاترين نوع ممکن عبادت است. انسان مفيد بهترين مردم است، انسان مفيد يک پارسای خوب است. من به ما وراءالطبيعه، استوره ها و سر و معما اهميت نميدهم، اما برای انسان اهميت قائل هستم.
کردار نيک بهترين نيايش است؛ زندگی که زندگی شودبهترين مذهب است.
من به دروغ و کذب کمترين احترامی ندارم.هيچ چيز نميتواند به اندازه يک خانه مقدس باشد،
کيش من اين است: