برای ایرانم اشک میریزم.
ایران خفته درماتم وخون.
برای مردمی اشک میریزم که به هیچ قناعت میکنند.
برای توای ویرانه وطن.
ای تن داده به شلاق واستبداد.
برای توبغزدارم ازته دل.
ای که خاکت گلگون شده ازخون همرزمان من.
آزادی به زودی طلوع خواهدکردازدستهای پینه بسته ی پدر.
ازلرزه های اشک مادر.
سکوت ماخیانت است به مام میهن.
ماازفقرونامردی به خشم رسیده ایم.
من وهمرنجانم ازگرسنگی به خشم رسیده ایم.
ماکاری خواهیم کردکه داراونداربرابرشوند.
ماکاری میکنیم کارستان.
ازرنج برنجکاران تجلی خواهیم کرد.
ازدل ناله های ماهیگیران
ازیائسگی باغهای چای
ازبیچارگی گیله مردان ودهقانان تجلی خواهیم کرد.
درسپیده ی صبحی آریایی برمنبرشکسته وکثیف روحانیت طلوع خواهیم کرد.
خون من فدای سربلندی وشرفت.
خون من فدای لبخندمردم ایران.
جاویدخلق سبزایران.
۱۳۸۹ اسفند ۲۶, پنجشنبه
اشکی برای ایران
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر